پنجشنبه, 09 فروردین,1403 |

مصلوب

من صلیب کفرِ خویش را به دوش می‌کشم ولی
جاده‌ها
جاده‌های شهر
جاده‌های بی‌گناه شهر
چیست جرمشان که روز و شب
گام‌های خسته‌ی مرا به دوش می‌کشند؟

 

« محمدرضا حسین زاده بازرگانی »


محمدرضا حسین زاده بازرگانی | دوره دوم آفتابگردان ها

28 آذر 1395 2001 1 3.5

صدا در گلو یخ زده‌ست

شعری از محمدرضا حسين زاده بازرگانى برای کودک دوازده ساله فلسطینی که در شهر حلب سوریه توسط داعش، در مقابل دوربین، سر بریده شد:

صدا را ببین...
در این فصلِ گرما صدا را ببین...
صدا در گلو یخ زده‌ست

جهان را ببین
چه آرام خوابیده در رختخوابِ سکوت

کمی آن‌طرف‌تر ولی کودکی
از اوراقِ نقاشی‌اش می‌چکد خون

در این قحطِ فریاد آخر کجایید...
قلم‌های «في کُلِّ وادٍ یَهیمون»؟ *

* : «آیا نمی‌بینی آنها (شاعران) در هر وادی سرگردانند؟» (سوره شعراء - آیه ٢٢٥)


محمدرضا حسین زاده بازرگانی | دوره دوم آفتابگردان ها

29 تیر 1395 2606 1 4.5