جمعه, 31 فروردین,1403 |

نقد مکتوب شعر فاطمه حاجت زاده

شاعر: فاطمه حاجت زاده

20 آبان 1397 19:13 | 0 نظر | 2045 بازدید | امتیاز: 2 با 70 رای

قصّه شروع شد، غزلم را جنون گرفت

هر واژه در رثای تو قربی فزون گرفت

دریا به احترام تو افتاد از نفس

چون مشک پاره، موج رهایی سکون گرفت

حکمش جحیم باد و عذابش الیم باد

او را که از خیام حسینی ستون گرفت

از آسمان هاشمیون قرص ماه را 

لب‌تشنه پای علقمه دستی زبون گرفت

دستش بریده باد، دو دستی که بی‌وضو

رخسار لاله‌گون تو را واژگون گرفت

تاب از کفم رها شده، باید سکوت کرد

قصّه به سر رسید ولی بوی خون گرفت

نقد:

1- در خصوص میزان اهمّیت قافیه و ردیف بسیار بحث شده است که در این مجال جتّی نمی‌توان به تمامی آن‌ها اشاره کرد. با این حال تأکید می‌کنیم که شاعر با انتخاب ردیف و قافیه خود را مقیّد می‌کند که فرم شعر را تا انتها بر پایة همان انتخاب ادامه دهد. ایراد نحوی و لغزش‌های کلامی اگر در متن شعر قابل اغماض باشند، به دلیل اهمّیت ردیف و قافیه برجسته‌تر به چشم می‌آیند. از همین رو، شاعر باید در انتظام هرچه بسامان‌تر ردیف و قافیه بکوشد. به عنوان نمونه درک سستی قافیه مصراع دوم کار چندان سختی نیست و این ضعف از آنجا که در آغاز شعر اتّفاق افتاده تا پایان شعر سایة خویش را امتداد داده است.

2- تنها با هم‌نشینی مصراع‌ها، بیت­ها می‌توانند بیتی تأثیرگذار باشند. مصراع اول زیبا و شاعرانة بیت دوم، به دلیل عدم هم‌نشینی با مصراع بعدی، تأثیرگذاری خویش را از دست داده است.

3- شکّی نیست وقتی شاعر شیعی معتقد، دست به قلم می‌شود تا در منقبت بزرگان مذهبش چیزی بنگارد، هدفی جز مدح و تحمید ندارد و این امر را می‌توان در باورمندی شعر به تماشا نشست. امّا آیا اعتقاد صرف کافی‌ است؟ مطمئناً چگونگی بیان و دقّت در بار معنایی کلمه‌ها می‌تواند از کژتابی‌های احتمالی جلوگیری کند. یکی از مشکلاتی که شعر جوان امروز، به کرّات با آن مواجه است، کژتابی‌‌ است. این مشکل ریشه در برخورد تک‌لایه‌ای با کلمات دارد؛ وقتی که شاعر از دیگر معانی کلمات که در شعر ممکن است لحنی کنایی و استعاری بگیرد غافل می‌شود.

معروف است که عرب بعد از آنکه در جنگ دلاواری کشته می­شده ستون خیمة او را می‌کشیدند، یعنی این خیمه دیگر صاحب ندارد. مکرّر در روضه‌ها شنیده­ایم که امام حسین به نشانة شهادت حضرت عبّاس(ع) ستون خیمة او را کشیده است. با این توصیف آیا مضمون بیت سوم، مضمونی موهن نیست؟

4- بی‌تردید در شعر کلاسیک به دلیل وجود وزن، شاعر ناگزیر است در اغلب موارد، نحو عادی جمله را بشکند. نحوشکنی به خودی خود، عیبی برای شعر به شمار نمی­رود امّا مهم این است که در خلال این نحوشکنی جمله دچار تعقید، ابهام و کژتابی نشود.

5- در بیت چهارم شاعر، پرداخت مضمونی را مدّ نظر داشته که در جریان عمودی شعر قابل تشخیص است امّا این امر کافی نیست و شعر بلاغت و فصاحت کافی ندارد.

6- برخی از تصاویر در نگاه اوّل، به دلیل استفاده از کلمات زیبا و فانتزی جلوه­ای زیبا دارند امّا اگر در آن‌ها عمیق شویم، درمی‌یابیم که شفّاف نیستند و حتّی گاه نه تنها زیبایی ندارند، که مهمل و مغلق نیز هستند. «رخسار لاله­گون را واژگون گرفتن» یکی از همین تصویرها هستند که با عبور از پیچ کنایة آن نمی‌توان به درک روشنی از مقصود شاعر رسید.

7- کلّیت شعر نشان‌دهندة این است که شاعر کوشیده تا شعرش را از بن جان به محبوبی ارجمند تقدیم کند. این تلاش ستودنی است و ان‌شاءالله مورد توجّه صاحب شعر قرار خواهد گرفت. امید است شاعر با تقویت زاوایای ادبی و بنیة علمی-تاریخی بتواند شعری تأثیرگذارتر بسراید که در برداشت زمینی آن هم، مؤثّر و ماندگار باشد.

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.