ﺳﻪشنبه, 04 اردیبهشت,1403 |
نگاه فلسفی در شعر کودک و نوجوان
 

نگاه فلسفی در شعر کودک و نوجوان

چهارشنبه، 06 تیر 1397 | Article Rating

شعر کودک و نوجوان و به طور کلی آثار ادبی مختص کودکان و نوجوانان را می‌توان موثر ترین آثار در جهت دهی افکار و اعتقادات و زاویه دید اشخاص نسبت به جهان دانست. به این خاطر که انتقال مفهوم به مخاطب کودک و نوجوان مانند نوشتن بر لوحی خالی و سفید است و آثارش تا سالهاي سال و بعضا تا ابد در دل و جان مخاطب باقی میماند. از منظر اسلام، آموزش و تربیت و اتفاقات و رفتارهای گوناگون در سال‌های ابتدایی زندگی بیشترین تاثیر گذاری را بر جهت گیری افکار انسانها و تصمیم هایشان در آینده دارد. و روانشناسان امروزه با پیدایش کوچک ترین مشکلات و مسائل غیر منتظره  در زندگی افراد به دنبال ریشه این اتفاقات در کودکیشان می‌گردند. و همه اینها ادعای نخست ما را تایید می‌کند.

نکته قابل توجه این است که کودکان در سال‌های نخست زندگی غالبا خیلی سوال میپرسند و سوالاتشان محدود به موضوع خاصی نمی‌شود و همه زمینه ها اعم از مسائل پیش پاافتاده و سوالات تخیلی و ذهنی و حتی سوالات فلسفی و اعتقادی را نیز در بر می‌گیرد. و  در اکثر مواقع بزرگتر ها که انتظار چنین سوالاتی را ندارند بالتبع پاسخی هم برای چنین سوالاتی نمی‌یابند؛ و یا به سوال کودک جوابهای غیرمنطقی و غیر معقول می‌دهند یا اصل قضیه که سوال پرسیدن کودک است و اتفاقا اتفاق مبارکی ست را زیر سوال می‌برند و او را سرخورده می‌کنند.

یکی از رسالت های شعر کودک و نوجوان پاسخ دادن به سوالات ذهنی کودکان در همه زمینه ها به ویژه در زمینه های اعتقادی و فلسفی است.

کودک در آغاز زندگی به همه چیز از زاویه دید خودش نگاه و سپس فکر می‌کند؛ و برداشت‌های شخصی کودکان از هستی فارغ از درست و غلط بودنشان بسیار خلاقانه است.

رسالت شاعر کودک و نوجوان این است که این خلاقیت را حفظ و جهت دهی کند و به کودک کمک کند تا در اندیشه های خود پیرامون هستی به نتایج صحیح تری دست یابد. یا در مرحله بالا تر برخی اندیشه ها و نگاه های فلسفی و یا افکار و اعتقادات دینی و ملی را در قالب شعر و در سنین کودکی و نوجوانی به کودک و نوجوان آموزش دهد.

غلامرضا بکتاش، سردبیر مجله کیهان بچه ها یکی از شاعران موفق در این زمینه است و شعرهای کودک و نوجوانش تا حدود بسیاری به شکل‌گیری اندیشه و عقاید کودکان و نوجوانان کمک می‌کند و در عین حال خلاقیت ذهنی کودکان را هم رشد می‌دهد.

در این یادداشت که شامل دو بخش است، به بررسی موردی شعرهاي غلامرضا بکتاش با توجه به این رویکردها پرداخته ایم. بخش اول شامل بررسی چند نمونه از سروده های بکتاش با دقت بر ابعاد فلسفی و اعتقادی است و بخش دوم با تکیه بر رویکرد حفظ و پرورش خلاقیت کودکان است. 

 

 بخش اول: نگاه فلسفی و اعتقادی در شعر کودک

در شعرهای بکتاش نکات اعتقادی و فلسفی زیادی به چشم می‌خورد که شاعر سعی داشته در شعر خود با حفظ تمام عناصر شعري، از یک عقيده صحبت کند. در شعر زیر:

 

ستاره ها

هزار تا دانش اموز

مبصراشون خورشید و ماه

حاضر و غایب میکنن شب و روز

نمره ی انضباطشون میشه بیست

ناظمشون

بجز خدا کسی نیست 

 

شاعر به بهترین شکل ممکن برهان نظم را برای کودکان به تصویر کشیده است. برهان نظم یکی از مشهور ترین براهین اعتقادی برای اثبات وجود خداست که از دو مقدمه (صغری و کبری) و یک نتیجه تشکیل می‌شود.

صغرای این برهان این است: جهان نظم دارد و تمام اتفاقات جهان هستی و مخلوقات آن براساس نظم خاصی پیش می‌روند.

کبرای این برهان نیز که بدیهی و کاملا عقلی ست به شرح زیر است:

هر نظمی به یقین ناظمی دارد.

قدر مشترک این دو برهان وجود نظم در جهان و وجود ناظم در تحقق هر نظمی ست که در پایان به این نتیجه منجر می‌شود که جهان ناظمی دارد و آن ناظم خداست.

در شعر بکتاش با یک تشبیه هوشمندانه و حساب‌شده مواجهیم که حاکی از دقت و اندیشه شاعر است.

تشبیه مرکبی که در این شعر اتفاق افتاده و مخاطب را از نظم و ترتیب ماه و خورشید و ستارگان به عنوان نمونه کوچکی از نظام هستی به مدرسه و کلاس درس کشانده و عنصر مشترک ناظم با توجه به معنی لغوی این واژه که  ایجاد کننده نظم است، و معنای اصطلاحی و عینی ترین مصداقش در جهان خارج؛ که ناظم مدرسه است، برهان نظم را به شاعرانه ترین شکل ممکن برای کودکان بیان می‌کند.

در شعر دیگری از بکتاش میخوانیم:

 

اولین پیامبر

درمیان باغ ما

آب و خاک و دانه بود

 

دومین پیامبر

درمیان باغ ما

حضرت جوانه بود

 

آخرین پیامبر

درمیان باغ ما

فکر می کنید کیست؟

 

آخرین پیامبر

درمیان باغ ما

یک گل محمدی ست

 

این شعر حامل چند پیام است:

1.به طور هوشمندانه به مسئله نبوت و پیامبری پیامبران اشاره می‌کند. 

2. با ظرافت هرچه تمام تر به مسئله ختم نبوت و اتمام دوره پیامبری اشاره دارد.

3.با دقت نظر بیشتر درمی‌یابیم که این شعر به مراتب و مراحل نبوت نیز اشاره داشته و حتی می‌تواند ذهن مخاطب بزرگسال را نیز درگیر کند. مقدمه چینی آب و خاک و دانه، سپس بحث جوانه زدن و در پایان نشان دادن گل محمدی که هرسه پیام آور بهارند به بهترین شکل ممکن به تحقق غرض شاعر کمک کرده است. استفاده از نماد گل محمدی نیز به عنوان آخرین پیامبر ساختار اعجاب انگیز و جالبی ست و استفاده دقیق و به جایی بوده است.

*

آب خورد

خاک خورد

آفتاب خورد

شمعدانی کلاس ما که ماه ها

پشت شیشه کلاس ایستاد

پس چرا

هیچوقت

درس پس نداد

پس چرا

درس آب و آفتاب را نخواند

پس چرا دوباره بی نتیجه ماند

مادرم

شعر تازه ی مرا که خواند

زیر آن نوشت:

شمعدانی کلاستان

خودش نخواست

 

اين شعر سروده دیگری از این شاعر بی‌نظیر است که در اوج ریزبینی و ذکاوت با این چندسطر بحث اهمیت اراده و اختيار که یکی از مهمترین بحث های کلامی در دوره های مختلف تاریخ اسلام بوده را به تصویر کشیده‌است.

تاکنون مشهور ترین اشکالی که به بحث اختیار شده این است که عصمت اهل‌بیت عليهم السلام و رسیدنشان به این مقام شامخ به سبب وجود شرایط فراهم و مسیر هموار بوده است. به این خاطر که سه عامل اصلی در رسیدن به کمال، موثر است:

1. وراثت

2. محیط

3. اراده و اختيار 

و درمورد پیامبر اسلام که بر قله قرب الهی ایستاده و اهل‌بیت کرام، دو امر نخست از ازل محقق یافته بوده و با وجود هموار بودن شرایط طبیعی‌ست که به چنین موقعیت و جایگاهی دست یابند. و پاسخ این شبهه آن است که اثر اختیار به مراتب از دو امر نخستین بیشتر است چرا که در تاریخ انسانهای بسیاری را داشته ایم که در دام غفلت و گمراهی اسیر بودند ولی به سبب اراده منسجم و عزم جزمی که داشته اند بر سرنوشت خود چیره و در نهایت سعادتمند شده اند. و شاید بارزترین مثال برای این گروه آسیه  همسر فرعون باشد که حضرت موسی را در دامان خود پرورش داد و در نهایت به خدای یکتا ایمان آورد. و در مقابل کسانی بوده اند که  دو شرط نخستین را داشته اند اما خودشان اراده نکرده اند که اهل سعادت باشند؛ همانند کنعان پسر نوح نبی.

اگر با در نظر داشتن این مقدمه به سروده ی فوق بنگریم می‌بینیم که این  عقیده چقدر خوب و دقیق و همه پسند بیان شده است. در این شعر با صرف نظر از بعد وراثت که برای گروه سنی مخاطبین این شعر بحث سنگینی است و مناسب نیست، شرایط محیطی مناسب و لازم جهت رشد به خوبی به تصویر کشیده شده است. و در پایان بحث اهمیت اختیار به شکلی ملموس که منطق همه را با خود همراه می‌کند بیان شده است.

 

بخش دوم: تقویت نگاه خلاقانه کودکان

در این بخش به بررسی سروده هایی می‌پردازیم که نگاه خلاقانه ای دارند و به کودکان و نوجوانان این طرز نگاه را منتقل میکنند.

در اولین شعر مورد بررسی:

 

در حیاط ما

زیر یک درخت

شاپرک نشست

روی بند رخت

 

ناگهان سحر

داد زد :داداس

ساپرک سده

گیره ی لباس

 

 تصویری خلاقانه و کمیاب از یک اتفاق و ساده و روزمره به تصویر کشیده شده که برای مخاطب کودک نه‌تنها تازگی دارد، بلکه بسیار چدید است و به او کمک می‌کند تا از جهان پیرامونش چنین برداشت‌های مبتکرانه ای داشته باشد.

 

در سروده ی بعدی میخوانیم:

 

دوباره برف بارید

غروب شنبه

درخت سیب ما شد

درخت پنبه

 

تن درخت ما را

لباس پوشاند

درخت سیب ما را

یواش خواباند

 

درخت سیب ما شد

دوباره گرمش

پر از گل کلاغ است

لحاف نرمش  

 

تصویر این شعر بخش بخش و لایه لایه شکل می‌گیرد و در انتهای شعر که تصویر کامل میشود، اوج خلاقیت نگاه شاعر را می‌بینیم. تشبیه حضور تعدادی کلاغ روی درختی که پوشیده از برف و سفید است، به لحافی که پر از تصویر کلاغ است، تمثيل خارق العاده ایست که از لحاظ وجه شبه نه آنچنان پیش پاافتاده و ساده است، و نه آنقدر بعيد و غریب است که درکش برای کودک مشکل باشد. بلکه درست متناسب با قوای خيالي کودکان است و بدون شک در رشد خلاقیت آنها تاثیر بسزایی دارد.


نتیجه گیری

شعر کودک و نوجوان علاوه بر حساسیت هایی که دارد، ظرفیتی مناسب برای انتقال مفاهیم و عقاید دینی و اجتماعی و انسانی و بستری فراهم برای رشد ذهن و خلاقیت کودکان و نوجوانان است. 
 

تصاویر
  • نگاه فلسفی در شعر کودک و نوجوان
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: